در هشت فرسخی خشتکستان روستایی هست تاریخی شهره به اَنگُلستان که به گواه مورخان نام کشور انگلستان نیز از آن آبادی الهام بگرفته. همچنین آرامگاه "عبدالبواسیر خر آلت" کاشف شیاف و پدر وحشی در آن روستا باشد. از اینها که بگذریم چیزی که بیش از پیش باعث شهرت این روستا گشته آن است که دوران کودکی و جوانی شیخ درین آبادی بگذشته. از دروازه روستا که بگذرید باغ اناری باشد که قریب پنجاه سال پیش بر دیوار آن شیخ چنین یادگاری نگاشته: "گر به دولت برسی مست مگردی مَردی"
برای رمز گشایی ازین نگاشته ناچار به سراغ کدخدای آن دهکده "حاج چرک الدین گلنارکی" رفتیم و ایشان که دیگر پیری بود گرم و سردِ مقعد چشیده چنین روایت نمود که ماجرا از آن قرار است که روزی بانویی رنجور برای سیر کردن اِشکم یتیمانش از شیخ طلب مساعدت و کمک مادی مینماید لکن شیخ با وعده انار ورا بدان باغ میبرد بهر برآوردن امیال شیطانیش لیک آن زن آبرودار در آن دم رو به آسمان نهیب بر آورد: ظالم بِمُرد و قاعده زشت از او بماند/ عادل برفت و نام نکو یادگار کرد
پس حضرت که سخت تحت تاثیر قرار بگرفته بود به پشت درختی میرود و با کفدستی خود را از شهوت تهی میسازد و با خورجینی از انار و مبلغی نقدینگی ورا راهی میسازد وز وی حلالیت می طلبد وز سبب آن مردانگی، شیخ را روزگاری سبز همچو آن باغ در بر میگیرد وانگه بر دیوار آن باغ چنین به یادگار می نویسد: گر به دولت برسی مست مگردی مردی
درباره این سایت